فرقه وهابيت؟؟؟

فرقه وهابيت؟؟؟

 
 


 

 با توجه به نقش مذهب به عنوان يکي از ريشه‌هاي وحدت ملي، متوليان امر بايستي تهديدهاي نرم ناشي از فعاليت‌هاي تبليغاتي فرقه‌هاي ضاله بويژه وهابيت در محيط امنيتي جمهوري اسلامي ايران را در قالب مديريت استراتژيک امنيت ملي آسيب شناسي کنند. در اين راستا يکي از کاستي هاي مقابله با آسيب هاي احتمالي گسترش فرقه ضاله وهابيت، فقدان راهبردي منسجم براي مهار آفندهاي تبليغاتي است که با رويکرد اختلاف زايي ميان شيعه و سني در قالب تهاجم نرم سازماندهي مي شوند که از مصاديق آن مي توان به اقدام تروريستي مورخ 26 مهر 1388 مخالفان نظام جمهوري اسلامي ايران در به شهادت رساندن تعدادي از فرماندهان سپاه پاسداران در تدارک برگزاري همايش وحدت ميان عشاير شيعه و سني در منطقه سرباز استان سيستان و بلوچستان يا به شهادت رساندن برخي علماي سني کردستان اشاره کرد که اين مسئله بيانگر اين واقعيت هستند که چگونه تهديدهاي نرم در حوزه انديشه هاي الحادي و فرقه هاي ضاله زمينه تبديل شدن به تهديدهاي نيمه سخت را دارند.

يکي از کاستي هاي زيربنايي مقابله موثر با تهديدات نرم، نبود برنامه اي مدون و سياستي منسجم در ساختار حقوق امنيت ملي و برخوردهاي مقطعي و سليقه اي با آفندهاي ناتوي فرهنگي است، که پيش زمينه آنها از جنس تهديدهاي نرم به شمار مي روند. در اين راستا يکي از مهم ترين آفندهاي نرم افزاري امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران، ايجاد و گسترش فرقه هاي ضاله، همانند فرقه مانند وهابيت و بهائيت است، که مهار آن مستلزم جريان شناسي و ريشه يابي شکل گيري فرقه هاي ضاله و تبيين بسته سياستي منسجم براي مقابله موثر با جريان هاي انحرافي در حوزه دين و از بين بردن خرافه ها و موهومات است، بطوري که در بند چهار سياست هاي کلي برنامه پنجم نيز بر لزوم اجراي آن تاکيد شده است.

به عبارتي، بررسي دورنماي جنس، نوع و کيفيت تهديدهاي بالقوه و راهبردي فراروي نظام در بازه زماني برنامه پنجم، بيانگر اين است که آفندهاي تهاجم نرم در بخش انديشه هاي الحادي از پتانسيل لازم براي تبديل شدن به يکي از تهديدهاي راهبردي و زيربنايي برخوردارند، که مديريت پيش رويدادي آن مستلزم حداکثرسازي انسجام فکري رويه اي متوليان امر براي تدوين نقشه راهي است که در آن جهت گيري و سياست هاي نهادهاي مرتبط مشخص شده باشد، در غير اين صورت آفندهاي نرم افزاري در حوزه فرقه سازي به يکي از حوزه هاي چالش محور توسعه پايدار امنيت ملي مبدل خواهد شد.

گفتار اول: کاستي هاي فراروي ريشه کني بنيادين فرقه هاي الحادي

مهم ترين کاستي هاي مقابله موثر با فرقه هاي الحادي عبارتند از:

1. نبود سياست قومي فرقه اي منسجم در ساختار مديريت استراتژيک امنيت ملي

يکي از موانع فراروي توسعه اثربخشي سياست هاي مرتبط با مهار انديشه هاي الحادي، نبود بسته سياستي قومي فرقه اي يکپارچه در راهبرد امنيت ملي است.

تبليغ و ترويج وهابيت در زيرمجموعه ساختار تهاجم نرم، با رويکرد ايجاد تنش هاي فرقه اي در استان هاي مرزي، تضعيف يکپارچگي سرزميني و هويت هاي ملي سازماندهي مي شوند، که در مطالعات امنيت ملي مبتني بر «راهبرد امنيتي قورباغه» (گرم شدن تدريجي ظرف) و پياده سازي «دکترين دولت ورشکسته» است، که ارتباط نزديکي با وقوع بحران هاي پنجگانه «لوسين پاي»(1) دارد؛ زيرا حاميان اين نظريه معتقدند: فرقه سازي با رويکرد تنش زايي چندبعدي در کشورهايي که مورد تهاجم براندازي نرم هستند مي تواند مقدمه وقوع بحران هاي «مشارکت، مشروعيت، توزيع، هويت و نفوذ»(2) را بوجود آورد.(3)

در مطالعات امنيت ملي، استناد اين راهبرد به قورباغه (حيوان دوزيست) به اين دليل است که اگر در حلقه هاي محاط ايران (استان هاي مرزي) آتش تنش و فتنه زياد باشد، کانون تصميم گيري نيز دچار استحاله و تغيير رفتار خواهد شد، که در قالب راهبرد «تنش از بيرون، تغيير از درون» قابل تعريف است، که به وضوح مي توان آن را در برخي تحرکات ايذايي گروهک هاي تروريستي نزديک به وهابيت، مانند جندالشيطان، پژاک يا گسترش شيعه هراسي در استان هاي مرزي مشاهده کرد.

2. وجود سياست هاي جزيره اي و نبود يکپارچگي سياستي براي مقابله با تهديدهاي نرم يکي از شاخصه هايي که مي تواند احتمال وقوع بحران هويت، تضعيف وحدت ملي و شکل گيري بحران هاي امنيت اجتماعي را موجب شود، وجود سياست هاي جزيره اي در حوزه مديريت پيشگيرانه تهديدهاي نرم است. به عبارتي، يکي از خلاهايي که چگونگي رفع آن بايستي در بازه زماني برنامه پنجم مورد تاکيد متوليان امر قرار گيرد، «مهندسي راهبردي امنيت نرم» است، که به مفهوم بررسي روش ها و ابزار واکسينه کردن نظام در برابر آفندهاي نرم افزاري است که با هدف بحران سازي اجتماعي سازماندهي مي شوند.

بحران سازي اجتماعي در قالب تهاجم نرم بيشتر بر قوميت ها، کارگران، دانشجويان، نخبگان، روزنامه نگاران و سرمايه داران متمرکز است، بطوري که دانشجويان، نخبگان و روزنامه نگاران با آفند تبليغاتي نقض آزادي هاي مدني و حقوق بشر؛ کارگران و دهک هاي متوسط و پايين جامعه از طريق بزرگ نمايي آسيب هاي اقتصادي و ناامني شغلي؛ طيف سرمايه داران از طريق فقدان امنيت سرمايه گذاري و سرانجام، گروه هاي قومي فرقه اي با تبليغ فقدان آزادي هاي مذهبي، نگاه تبعيض آميز حاکميت به آنها، عدم توجه دولت به توسعه استان هاي مرزي، تهييج ناسيوناليسم قومي و تبليغ و ترويج فرقه هاي ضاله، بويژه وهابيت تحريک مي شوند.

3. نبود الگوي بومي پايدار براي مديريت تهديدهاي نرم افزاري ناشي از فرقه هاي الحادي

مدل سازي، هزينه اجرا و پياده سازي بسته هاي امنيتي مهندسي فرهنگي در برنامه هاي پنج ساله را کاهش مي دهد، بطوري که دستيابي به الگويي پايدار و بومي (مهندسي معماري امنيت) از پارادايم هاي (الگوواره ها) غالب و يکي از ملزومات حسن اجراي قوانين بالادستي است که باعث مي شود ساختارهاي اطلاعاتي، امنيتي و دفاعي با اجتناب از اتخاذ سياست هاي تک بعدي و جهت بخشي فکري رويه اي به چارچوب هاي ذهني، با ضريب خطاي استراتژيک کمتري نسبت به شناسايي، اولويت بندي و طبقه بندي تهديدها، فرصت ها، آسيب ها و اتخاذ راهکار مناسب اقدام کنند. تقسيم کار مناسب و متناسب ميان نهادهاي مرتبط، يکي از مزاياي مدل سازي براي خلاهاي سياستي است؛ زيرا بهينه سازي تصميم گيري هاي استراتژيک، باعث پيشگيري از کاربست مدل آزمون و خطا در حوزه مديريت نرم افزاري امنيت مي شود.

گفتار دوم: پيامدهاي گسترش فرقه ضاله وهابيت در محيط امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران

مهم ترين پيامدهاي امنيتي سياسي گسترش فرقه ضاله وهابيت از رويکرد امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران عبارتند از:

 

1. يارگيري نهادهاي جاسوسي مخالف نظام از پيروان فرقه ضاله وهابيت

نگاه سطحي به دورنماي آسيب هاي نرم افزاري ناشي از تحرکات وهابيون در ايران مي تواند اين فرقه ضاله را به گروه فشار يا ابزار جاسوسي برخي کشورهاي منطقه تبديل کند، که بايسته است مورد توجه نهادهاي اطلاعاتي امنيتي قرار گيرد، بويژه اينکه، يکي از اهداف راهبردي حاميان اين فرقه تاسيس يا نفوذ بر مدارس مذهبي اهل سنت، بويژه در استان هاي مرزي در جهت ترويج عقايد ضد شيعي است. به عنوان مثال، سازمان اطلاعات و امنيت رژيم صهيونيستي (موساد) با احداث و راه اندازي يک مرکز آموزشي در حوالي شهر چمن افغانستان، نيروهاي مخالف جمهوري اسلامي ايران را آموزش مي دهند که برخي اعضاي آن از وهابيون و سپاه صحابه هستند که داراي انديشه هاي افراطي ضد شيعي مي باشند.

يکي ديگر از تدابير مديريت امنيت نرم افزاري در حوزه تهديدهاي فرقه اي، آسيب شناسي گسترش تفکرات وهابيت و تاثير آن بر شکل گيري سازمان هاي تروريستي واقع در محيط امنيتي جمهوري اسلامي ايران است.

جهت گيري و مرامنامه عقيدتي سياسي اکثر سازمان هاي تروريستي مستقر در شرق ايران مبين تاثيرپذيري بالاي آنها از بنيان هاي نظري وهابيت است.

 

2. افزايش پتانسيل شکل گيري گروهک هاي تروريستي ضد شيعي نزديک به فرقه وهابيت

برخي سازمان هاي تروريستي ضد شيعي، بويژه در پاکستان، بخش مهمي از نيروهاي خود را از «مدارس مذهبي اسلامي»(4) پاکستان و جهادگران ساير کشورها جذب مي کند، که براساس «قانون شريعت»(5) توسط لشگر طيبه (جماعه الاسلاميه) پايه گذاري شده اند، که که با گذشت زمان، نقش وهابيون سلفي عربستان و امارات بر اين مدارس و نيز نفوذ آنها ميان برخي شاخه هاي القاعده؛ مانند جندالشيطان (گروه تروريستي عبدالمالک ريگي) در حال افزايش است. اين مدارس بيشتر در «مناطق قبيله اي» بويژه سه استان وزيرستان، بلوچستان و سرحدات پيشاور متمرکزند و طلاب هاي خود را بيشتر از مليت هاي ازبک، تاجيک، چچن و عرب گزينش مي کنند که اين افراد در بازگشت به کشورهاي خود در آسياي ميانه، به سر و جان فرقه ضاله وهابيت تبديل شوند.

وهابيون امارات و عربستان با سرمايه گذاري بر مدارس مذهبي اهل سنت پاکستان و ترويج تفکرات وهابيت مي توانند در آينده، زمينه ايجاد و افزايش سازمان هاي مسلحانه فرقه اي را بوجود آورند، که با توجه به پارادوکس عقيدتي سياسي آنان با حکومت شيعي جمهوري اسلامي ايران مي تواند زمينه شکل گيري برخي تهديدهاي نرم در حوزه انديشه را فراهم آيد.

3. تضعيف وحدت ملي

با توجه به نقش مذهب به عنوان يکي از ريشه هاي وحدت ملي، متوليان امر بايستي تهديدهاي نرم ناشي از فعاليت هاي تبليغاتي فرقه هاي ضاله، بويژه وهابيت در محيط امنيتي جمهوري اسلامي ايران را در قالب مديريت استراتژيک امنيت ملي آسيب شناسي کنند.

 

4. تضعيف شاکله همبستگي فکري عقيدتي جهان اسلام

يکي از ترفندهاي ناتوي فرهنگي اين است که آنها اقدام ها و تفکرهاي خصمانه وهابيون را به اهل سنت تعميم مي دهند تا ضريب وحدت شيعه و سني را کمرنگ کنند؛ زيرا زيربناي عقيدتي پيروان اهل سنت و مذاهب فقهي شافعي، مالکي، حنبلي و حنفي با مرامنامه گروه تکفيري وهابيت متفاوت است.

پيروان شافعي، مالکي، حنبلي و حنفي از مذاهب فقهي اهل تسنن هستند، که با مرامنامه تکفيري عقيدتي وهابيون متفاوت است. به عنوان مثال: وهابيون، شيعيان را به عنوان کافر معرفي مي کنند، در حالي که پيروان اهل سنت چنين ديدگاهي را نسبت به شيعيان ندارند.

 

5. احتمال شکل گيري برخي تنش هاي فرقه اي در استان هاي مرزي

يکي از تهديدهاي راهبردي، رخنه فرقه ضاله وهابيت اين است که مي تواند در بازه زماني برنامه پنجم پتانسيل وقوع برخي تنش هاي فرقه اي را در استان هاي سني نشين جمهوري اسلامي ايران، مانند کردستان، هرمزگان و سيستان و بلوچستان بوجود آورد.

6. افزايش تحرکات ايذايي عليه اتباع ايراني در پاکستان

گسترش افراط گرايي فرقه اي بويژه آموزه هاي وهابيت مي تواند، تهديدهايي را براي اتباع ايراني بوجود آورد که از مصاديق آن مي توان به ترور صادق گنجي (مدير خانه فرهنگ جمهوري اسلامي ايران در لاهور) در آذر 1369 يا پنج ايراني در سال 1376 توسط گروه هاي تندرو وهابي اشاره کرد.

گفتار سوم: بايسته هاي امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران در قبال فرقه ضاله وهابيت

به منظور توسعه زيربنايي ظرفيت هاي امنيت نرم نظام در قبال آفندهاي فرقه ضاله وهابيت، بايسته است که ساختارهاي اطلاعاتي و امنيتي جمهوري اسلامي ايران تدابير زير را مورد توجه قرار دهند:

1. تبيين بسته سياستي منسجم براي مهار تهديدهاي نرم افزاري در فضاي مجازي

يکي از ظرفيت هاي مديريت استراتژيک امنيت نرم، کاربست مناسب فناوري هاي نوين براي ارتقاي ضرايب انتظامي امنيتي در فضاي مجازي است.

به عنوان مثال، بخش مهمي از تبليغات رسانه اي فرقه وهابيت، در فضاي مجازي سازماندهي مي شود و اتخاذ تدابير مناسب و تبيين بسته سياستي منسجم براي مقابله با آفندهاي تضعيف کننده وحدت ملي در فضاي سايبر مي تواند نقش مهمي را در مديريت پيش رويدادي پياده نظام هاي ناتوي فرهنگي در حوزه انديشه ايفا نمايد.

2. تبيين نظام جامع ديپلماسي فرهنگي در ساختار امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران

ديپلماسي فرهنگي، آن بخش از کارويژه هاي فرهنگي است که بصورت مستقيم يا غير مستقيم بر ضرايب امنيت ملي و يکپارچگي هويتي تاثيرگذارند.

با توجه به اينکه، طبق رهنمودهاي رهبر فرزانه انقلاب ناتوي فرهنگي دشمن به يکي از آفندهاي مهم تهاجم نرم تبديل شده، بايسته است متوليان امر با تبيين نظام جامع ديپلماسي فرهنگي عمق استراتژيک اقتدار نظام در خارج از کشور را افزايش دهند. در اين ميان نقش وابسته هاي فرهنگي سفارتخانه هاي جمهوري اسلامي ايران بسيار پررنگ است. وابسته هاي فرهنگي نقش يک فيلتر را در جلوگيري از تهاجم نرم يا شناساندن چهره واقعي سازمان هاي تروريستي وابسته به فرقه ضاله وهابيت ايفا مي کنند.

3. تهيه جدول نقشه ريسک سازمان هاي تروريستي نزديک به انديشه هاي وهابي گري

يکي از لازمه هاي مديريت استراتژيک امنيت نرم در برنامه پنجم و افق ايران 1404، رصد، اولويت بندي و تهديدسنجي آفندهاي نرم افزاري است که مي تواند از جانب برخي سازمان هاي تروريستي فرقه گراي مستقر در محيط امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران بوجود آيد. به همين منظور، ساختارهاي اطلاعاتي، امنيتي، نظامي و انتظامي، بايسته است با رويکرد امنيت پژوهي استراتژيک، ضمن آسيب شناسي شطرنجي چينش سازمان هاي تروريستي فرقه گرا در محيط امنيت خارجي، راهبرد منسجمي را براي مقابله با آسيب هاي احتمالي تبيين کنند. در اين راستا تهيه جدول ريسک آمايش گروه هاي تروريستي در محيط امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران نقش موثري را در بهينه سازي مديريت استراتژيک تهديدات نرم ناشي از سازمان هاي تروريستي فرقه گرا ايفا مي کند. بويژه اينکه جهت گيري و مرامنامه عقيدتي سياسي اکثر سازمان هاي تروريستي مستقر در شرق ايران، مبين تاثيرپذيري بالاي آنها از بنيان هاي نظري وهابيت است. به عنوان مثال زيربناي عقيدتي گروهک تروريستي جندالشيطان براساس آموزه هاي وهابيت و سلفي گري بنيان گذاشته شده و شيوه هاي عملياتي آنان همانند سازمان القاعده است. اين گروه به عنوان شاخه القاعده در ايران و به رهبري عبدالمالک ريگي در استان بلوچستان پاکستان متمرکز بوده و براي عوام فريبي و مشروعيت بخشي به اقدام هاي تروريستي، نام جندالله را براي خود برگزيده و در 27 آذر 1385 با ادعاي حمايت از مطالبات اهل سنت بلوچستان، نام خود را به «جنبش مقاومت مردمي ايران» تغيير داد.

لشگر طيبه و سپاه صحابه نيز دو سازمان تروريستي ضد شيعي و نزديک به وهابيون هستند، که نگاه سطحي به تحرکات ايذايي آنان مي تواند تهديدهايي را براي اتباع ايراني مقيم پاکستان بوجود آورد.

نکته قابل تامل، ارتباط ميان گروهک تروريستي منافقين (سازمان مجاهدين خلق) با برخي سازمان هاي تروريستي وهابيون است. در همين رابطه، شاهزاده عربستان سعودي «بندر بن سلطان» که به مدت 20 سال سفير عربستان در آمريکا بود و به حمايت از گروه هاي تروريستي القاعده و فتح الاسلام شهرت دارد، در سال 1386 با حضور در کنگره مجاهدين خلق، مبلغ 750 هزار دلار به اين گروه تروريستي کمک کرد. در اين کنگره که در پادگان اشرف برگزار شد شماري از سران حزب بعث، ماموران اطلاعاتي و شماري از اعضاي القاعده و انصار السنت نيز حضور داشتند.

4. تبيين سند جامع مديريت دانش پيشگيري از تهديدهاي فرقه اي

يکي از سازوکارهاي مديريت نرم افزاري تهديدهاي فرقه اي، تقويت بنيان هاي مديريت دانش و توسعه زيربنايي پژوهش هاي تقنيني و عملياتي در حوزه تحليل چيستي، چرايي، آسيب شناسي و نحوه مقابله با آفندهاي فرقه اي با حداکثر هم انديشي ميان کانون هاي علمي و مطالعاتي است.

در اين راستا روشنگري چهره هاي شاخص حوزه علميه قم و شناساندن ابعاد فرقه ضاله وهابيت در سند چشم انداز مطالعاتي حوزه، نقش مهمي را در مقابله با تبليغ و ترويج فرقه ضاله وهابيت ايفا مي کند.

رويکرد متوليان امر براي مقابله با آفندهاي امنيت ملي در حوزه فرقه هاي ضاله بايستي از شش مشخصه همسويي با اسناد بالادستي، فرابخشي، کلان نگري، راهبردي، هدف محوري (انسجام فکري) و برنامه محوري (ثبات رويه اي) برخوردار باشد و هر گونه نگاه سطحي براي مهار «آفندهاي نرم افزاري چندبعدي»(6) در حوزه انديشه مي تواند ضريب اثربخشي سياست هاي مقابله با فرقه هاي ضاله را کاهش دهد.

يکي از لازمه هاي مديريت استراتژيک تهديدهاي نرم افزاري ناشي از افراط گرايي فرقه اي، نهادينه سازي پژوهش هاي قانونگذاري و آينده پژوهي عملياتي براساس چهار پارامتر: اولويت سنجي، زمان سنجي، امکان سنجي و تهديدسنجي است. برگزاري هدفمند همايش هاي منطقه اي با موضوع هاي فرقه اي، تقويت هم انديشي و تعامل مثلث حوزه، دانشگاه و ساختارهاي حاکميتي، لحاظ کردن مطالعات قومي فرقه اي در نقشه جامع علمي کشور و ايجاد يا تقويت ميز مخصوص مطالعات فرقه اي در وزارتخانه هاي اطلاعات، کشور، امور خارجه و سپاه پاسداران، نقش مهمي را در مديريت پيشگيرانه تهديدهاي نرم افزاري ناشي از انديشه هاي افراط گرايانه بويژه در شرق جمهوري اسلامي ايران ايفا مي کند.

5. بهره گيري مناسب از ظرفيت حوزه هاي علميه

آموزه هاي فرقه ضاله وهابيت در حوزه جنگ انديشه تعريف مي شود. به همين منظور حوزه هاي علميه بايستي با گفتمان هاي فکري غالب بستر شناساندن چهره واقعي اين گروه را بوجود آورند.

توجه مديران استراتژيک حوزه هاي علميه بويژه حوزه علميه قم به عنوان يکي از ارکان معماري مهندسي فرهنگي کشور به دورنماي انديشه هاي فرقه اي مخرب و اتخاذ تدابير بازدارنده مناسب در سند چشم انداز حوزه مي تواند نقش مهمي را در پيشگيري از تهديدهاي نرم افزاري عقيدتي، واگرايانه فرقه اي و بالتبع تقويت وحدت ملي ايفا کند که تحقق آن مستلزم تعامل مستمر و پويا با شبکه کانون نخبگان حوزه و دانشگاه با هدف تبيين نقشه راه منسجم و استراتژيک در ساختار مديريت نرم افزاري سند چشم انداز حوزه است.

حوزه هاي علميه جمهوري اسلامي ايران همسو با نهادهاي اطلاعاتي امنيتي نقش محوري را براي مقابله با عقايد انحرافي ايفا مي کنند. به همين منظور حوزه علميه قم بايستي در تبيين سند چشم انداز حوزه، نوع، دامنه و عمق تهديدهاي ناشي از وهابيت در محيط امنيتي ايران را به دقت مورد کنکاش قرار دهد.

6. تبيين نقشه راهبردي منسجم براي مهار آفندهاي تبليغاتي شيعه هراسي و ايران هراسي

با توجه به اينکه شيعه هراسي به عنوان يکي از ابزارهاي توجيهي وهابيون براي شيعه زدايي و مخالفت با نظام جمهوري اسلامي ايران تبديل شده، شايسته است متوليان امر پاداستراتژي منسجمي را براي مهار و خنثي سازي آن مورد توجه قرار دهند که از مصاديق آن مي توان به شناسايي دقيق ژئوپلتيک شيعه در عمق استراتژيک خارجي و تهيه اطلس جغرافيايي پراکندگي شيعيان خاورميانه اشاره کرد.

در ساختار تهاجم نرم، مخالفان نظام با رويکرد حداکثر اثربخشي شيعه هراسي آن را توام با ايران هراسي بکارگيرند. به عبارتي پياده نظام هاي ناتوي فرهنگي در حوزه انديشه با تداعي شائبه برنامه ريزي راهبردي و کلان جمهوري اسلامي ايران براي مديريت استراتژي جغرافياي سياسي شيعه در جهت ايجاد و گسترش فضاي ناامني ميان کشورهاي عرب منطقه برنامه ريزي مي کند از لحاظ رواني نوعي فضاي نگراني ميان کشورهاي منطقه و بالتبع توجيه سرکوب آنان را فراهم کنند. مصداق عيني آن را مي توان در همکاري دولت يمن و عربستان براي کشتار شيعيان زيدي يمن مشاهده کرد. در اين راستا مخالفان نظام با تبليغ حمايت نظامي مالي جمهوري اسلامي ايران از گروه الحوثي، برنامه ريزي کرده اقدام خود را در راستاي صيانت از امنيت ملي توجيه مي کنند.

7. آسيب شناسي گسترش مدارس وابسته به وهابيت در عمق راهبردي شرق جمهوري اسلامي ايران

يکي از آفندهاي تهاجم نرم در حوزه انديشه هاي الحادي که مي تواند چالش هايي را براي توسعه مطلوب امنيت نرم در بازه زماني برنامه پنجم بوجود آورد، افزايش تحرکات مخرب فرقه هاي ضاله در محيط امنيت داخلي و خارجي است. در اين راستا وهابيون امارات و عربستان با سرمايه گذاري بر مدارس مذهبي اهل سنت پاکستان و ترويج تفکرات وهابيت مي توانند در آينده زمينه ايجاد و افزايش سازمان هاي مسلحانه فرقه اي را بوجود آورند که با توجه به پارادوکس عقيدتي سياسي آنان با حکومت شيعي جمهوري اسلامي ايران مي تواند زمينه شکل گيري برخي تهديدهاي نرم در حوزه انديشه را بوجود آورد، بطوري که يکي از شاخص هاي امنيت ملي، گسترش تفکرات الحادي و سلفي و ارتباط آن با شکل گيري برخي تحرکات ايذايي است، بطوريکه حمايت هاي مالي و معنوي برخي کشورهاي عرب منطقه از برخي مدارس اهل سنت که با تمرکز بر گسترش آموزه هاي الحادي وهابيت بنيان گذاشته شده اند، مي تواند بستر شکل گيري برخي آفندهاي عقيدتي در ساختار تهاجم نرم را بوجود آورد که در صورت نبود بسته هاي سياستي منسجم مي تواند هزينه هاي انتظام بخشي پليس کشور و نهادهاي امنيتي را افزايش دهد.

به عنوان مثال يکي از ريشه هاي گستره افزايي تنش هاي فرقه اي پاکستان؛ نبود نظارت کافي دولت مرکزي بر مدارس مذهبي اهل تسنن و نفوذ انديشه هاي وهابي گري در اين مدارس است که در صورت نبود راهبرد موثر مي تواند نطفه شکل گيري برخي تهديدهاي عقيدتي را در شرق کشور با رويکرد تفرقه افکني ميان شيعه و سني بوجود آورد. در اين راستا وهابيون عربستان از شهريور 1368 به بهانه کمک هاي آموزشي و انسان دوستانه به مهاجران افغان در ايالت بلوچستان، مراکز متعددي تحت عنوان «موسسه الدعوه الاسلاميه»، «اداره الاسراء»، «موسسه مکه المکرمه الخيريه» و «موسسه مسلم» را تاسيس کرده و از طريق کمک هاي مالي، فرهنگ ضد شيعي وهابيت و سياست هاي ضد ايراني خود را تبليغ مي کند.

8. آسيب شناسي گسترش فرقه ضاله وهابيت و تاثير آن بر امنيت اتباع ايراني در برخي کشورهاي همسايه بسياري از حوزه هاي علميه اهل سنت در ايالت پيشاور، سيالکوت، فيصل آباد، جهنگ و پنجاب توسط گروه تروريستي سپاه صحابه اداره مي شوند که براي عملياتي کردن اهداف خصمانه خود «لشگر جهنگوي» را تاسيس و مهمترين اهداف خود را مقابله با آموزه هاي شيعي انقلاب اسلامي ايران، مبارزه با گروه شيعه تحريک جعفري و حمله به شيعيان و ايرانيان مقيم پاکستان تعريف کرده اند.

عربستان سعودي نيز متاثر از آفندهاي شيعه هراسي و تاثيرپذيري از گروه هاي وهابي، اقدام هاي خشونت آميزي را عليه شيعيان اين کشور، زائرين ايراني و با بهره گيري از قوه قهريه عليه شاخه زيديه گروه الحوثي يمن بکار مي گيرد.

9. آسيب شناسي ديپلماسي رسانه اي در حوزه مديريت پيشگيرانه تهديدهاي نرم

رسانه ها به دليل اثرگذاري مستقيم بر روند هنجارسازي و فرهنگ سازي از ظرفيت بالايي براي مقابله با فرقه هاي الحادي برخوردارند. همچنين رسانه ها نقش مهمي را در نهادينه سازي هويت ايراني اسلامي و بالتبع تقويت انسجام درون سيستمي ايفا مي کنند. در اين راستا بايسته است متوليان امر با تدوين نظام جامع رسانه اي کشور در مجلس شوراي اسلامي، سياست هاي زيربنايي و اصولي را براي مديريت پيشگيرانه آفندهاي فرهنگي بويژه رخنه انديشه هاي الحادي مانند فرقه ضاله وهابيت اتخاذ کنند.

10. تبيين منشور جامع مهندسي فرهنگي کشور

يکي از لازمه هاي اثربخشي حداکثري سياست هاي خرد و کلان نظام براي خنثي سازي پيشگيرانه آفندهاي انديشه اي، توجه به ساختارگرايي در حوزه فرهنگ است. به عنوان مثال تکليف گرايي نسبت به رهنمودهاي مقام معظم رهبري پيرامون تبيين مهندسي فرهنگي کشور گام موثري براي مقابله با مصاديق تهاجم نرم محسوب مي شود، زيرا باعث انسجام بخشي برنامه اي و سياستي و پرهيز از اتخاذ سياست هاي تک بعدي مي شود.

متوليان امر بايسته است سازوکارهاي مقابله با فرقه هاي ضاله بويژه وهابيت را در ساختار نقشه جامع مهندسي فرهنگي کشور مشخص کنند، که در غير اين صورت به دليل اتخاذ سياست هاي جزيره اي و اقدام هاي موازي نمي توان راهکاري منسجم براي ريشه کني تهديدهاي وهابيت تبيين نمود. به عبارتي ديگر رصد، اولويت بندي، تهديدسنجي و آسيب سنجي پياده نظام هاي ناتوي فرهنگي در حوزه انديشه و تدوين منشور مهندسي فرهنگي، نقش مهمي را در يکپارچه سازي سياست هاي جزيره اي، قاعده مند کردن سياست هاي اجرايي و ارتقاي اثربخشي پدافند نرم افزار ملي براي مقابله با فرقه ضاله وهابيت ايفا مي کند.

11. آسيب شناسي تهديدهاي فرقه اي و تاثير آن بر وحدت ملي

با توجه به نقش مذهب به عنوان يکي از ريشه هاي وحدت ملي، متوليان امر بايستي تهديدهاي نرم ناشي از فعاليت هاي تبليغاتي فرقه هاي ضاله بويژه وهابيت در محيط امنيتي جمهوري اسلامي ايران را در قالب مديريت استراتژيک امنيت ملي آسيب شناسي کنند. در اين راستا يکي از کاستي هاي مقابله با آسيب هاي احتمالي گسترش فرقه ضاله وهابيت، فقدان راهبردي منسجم براي مهار آفندهاي تبليغاتي است که با رويکرد اختلاف زايي ميان شيعه و سني در قالب تهاجم نرم سازماندهي مي شوند که از مصاديق آن مي توان به اقدام تروريستي مورخ 26 مهر 1388 مخالفان نظام جمهوري اسلامي ايران در به شهادت رساندن تعدادي از فرماندهان سپاه پاسداران در تدارک برگزاري همايش وحدت ميان عشاير شيعه و سني در منطقه سرباز استان سيستان و بلوچستان يا به شهادت رساندن برخي علماي سني کردستان اشاره کرد که اين مسئله بيانگر اين واقعيت هستند که چگونه تهديدهاي نرم در حوزه انديشه هاي الحادي و فرقه هاي ضاله زمينه تبديل شدن به تهديدهاي نيمه سخت را دارند.

12. شناسايي کانون هاي رخنه فرقه وهابيت از رويکرد امنيت ملي

يکي از بايسته هاي مديريت استراتژيک امنيت نرم، شناسايي حوزه هاي جغرافيايي است که بستر رخنه فرقه ضاله وهابيت در آنجا فراهم تر است که برخي مصاديق آن عبارتند از:

لبنان: جريان سلفي شام در دمشق توسط «ناصرالدين الالباني» ظهور کرد. تفکر سلفي در اواخر دهه پنجاه توسط تعدادي از طلاب مراکز ديني عربستان به لبنان راه يافت که مهمترين آنها «شيخ سالم الشهال» و «شيخ عبدالرزاق الزغبني» بودند.

سلفيون، با توسعه حوزه هاي علوم ديني و مسجد سازي در نواحي فقيرنشين شمال لبنان به تبليغ عقايد سلفي اقدام مي کنند، که آثار آن را مي توان به وضوح در شکل گيري فتح الاسلام در اردوگاه نهرالبارد مشاهده کرد که توسط «ابوخالد العلمه» و «شاکر العبيسي» تاسيس شد. العبيسي در سال 1970 وارد سازمان الفتح شد ولي بعدها جزو گروه شورشي عليه عرفات درآمد و در سال 1990 به القاعده پيوست.

عراق: يکي ديگر از مناطقي که زمينه رشد تفکرات وهابي در آن فراهم مي باشد، کشور عراق است.

آسياي ميانه: آسياي ميانه به دليل اطلاعات ناکافي مسلمانان، يکي از کانون هاي نفوذ وهابيت در محيط امنيتي جمهوري اسلامي ايران است، که به وضوح مي توان آن را در کشورهايي، مانند ازبکستان، قرقيزستان و تاجيکستان مشاهده کرد، که بستر شکل گيري برخي سازمان هاي بنيادگراي فرقه اي را بوجود آورده است. بويژه اينکه مناطقي همانند دره فرغانه که مشترک ميان چند کشور است با افزايش گرايش هاي بنيادگراي سلفي روبرو شده که ضعف تدابير امنيت مرزي اين کشورها با افغانستان انتقال سريع تر بنيادگرايي سلفي به اين مناطق را موجب شده است.

استان هاي مرزي جمهوري اسلامي ايران: استان هاي مرزي جمهوري اسلامي ايران به دلايل وجود موزائيک هاي قومي فرقه اي، مجاورت سرزميني با سازمان هاي تروريستي فرقه گرا و نبود بسته سياستي فرهنگي، از حوزه هاي جغرافيايي هستند که در صورت فقدان پاداستراتژي مناسب مي توانند در بازه زماني برنامه پنجم، شاهد شکل گيري رگه هايي از نفوذ فرقه ضاله وهابيت به شمار مي روند.

جزاير مرزي جمهوري اسلامي ايران در خليج فارس مانند قشم و کيش نيز که بدون تجهيزات ماهواره اي، برنامه رسانه هاي عربستان و امارات را مشاهده مي کنند يکي ديگر از کانون هاي تهاجم فرقه ضاله وهابيت هستند.

پي نوشت ها:

1. Lucian W.Pye.

2. Participation ، Legitimacy، Identity، Disribution & Penetration.

3. Weiner، Myron (1971)، "Crisis and Sequences in Political Development"، Princeton University Press، P1.

4. Islamic Religious School.

5. Shariat Law.

6. Tribal Areas.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



تاريخ : سه شنبه 6 فروردين 1392برچسب:فرقه وهابيت؟؟؟, | 20:14 | نویسنده : دکتر عابد نقیبی |
value=