نوانديشي آخوند خراساني

 

دوشنبه 21 آذر 1390 ساعت 11:29 | نوشته شده توسط *محمد سروش
آخوند خراساني در حوزه‌هاي علميه با آراء اصوليش كه در كفايه و در حاشيه رسائل آورده است شناخته مي‌شود و به استناد آنها "محقق" نام گرفته است. ولي مراجعه به آثار فقهي وي و حتي رساله‌هاي فتوائيش، چهره جديدي از اين محقق ارائه مي‌كند و نشان مي‌دهد كه آخوند در عرصه فقاهت آفاق جديدي گشوده و تحقيقات بديعي عرضه نموده است. نويسنده كه در چند سال اخير و به سفارش مؤسسه كتابشناسي شيعه، به تحليل و بررسي مباني فكري آخوند مشغول بوده به اين نتيجه رسيده است كه آخوند با همه شهرتش، محققي ناشناخته براي حوزه‌هاي علميه است و بحث‌هاي عميق فقهي او كه از يك سو با نوآوري و پويائي، و از سوي ديگر با حريت و شجاعت توأم است، درهاي تازه‌اي به روي پژوهشگران مي‌گشايد. در كتاب انديشه نامه آخوندخراساني به تفصيل اين دو ويژگي را شرح داده‌ام و در اينجا يادآور مي‌شوم كه "سبك فقهي آخوند" و ابتكارات او گرچه براي محققان راهگشا و پر جاذبه است، ولي اين شيوه براي عالمان عوام زده و جاهلان عالم نما، غيرقابل تحمّل است.
مقاله حاضر اشاراتي گذرا به آراء و انديشه‌هاي متفاوت آخوند خراساني دارد.
فقه آخوند به دليل ويژگي‌ها و امتيازات آن براي دوستداران تحقيق و پژوهش "جاذبه"هاي زيادي دارد و به دليل عمق و دقت نظر، ابتكار ونوآوري، به رشد فرآيند استنباط و اجتهاد و پرورش مجتهدان زبده مي‌انجامد، ولي متقابلاً اين فقه براي عوام الناس و بخصوص افراد مقدس مآب "دافعه" دارد، بسياري از فتاواي آخوند، با "ذائقه" آنها، تناسب ندارد، اين جماعت براي آنكه "مقلِّّدآخوند" باشند، بايد در برخي از رفتارها و عقايد خود تجديد نظر نموده و در برخي از مسلّمات خود، تشكيك نمايند، اين فقه آخوند، هاله تقدس را از برخي رفتارهاي آنان بر مي‌گيرد و حتي گاه به عنوان "خلاف شرع" آن را محكوم مي‌كند.

ناسازگاري فقه و فتواي آخوند براي مقدس مآبان، از چند جهت است
:
1-در فتاواي آخوند، موارد زيادي وجود دارد كه او از نظر مشهور فاصله گرفته است، وچون فتاواي مشهور، در نزد عوام مقبوليت ترديد ناپذيري پيدا مي‌كند، لذا اگر مجتهدي در آن اشكال كند، به حيثيت و اعتبار خود در نزد آنان لطمه وارد مي‌كند. مثلا براي عوام سخت است كه فقيهي مانند آخوند در انفعال آب قليل در اثر ملاقات با نجس، ترديد كند، و به نجاست سؤر كلب فتوي ندهد! براي آنان دشوار است كه مجتهدشان منكر تفاوت زنان سادات با ديگران در دوره حيض شده و سن شصت را از امتيازات آنان نداند و...
2-عوام همانگونه كه از مخالفت با شهرت، ناخشنودند و درباره شخصيت‌هايي كه فتاواي مخالف مشهور داشته اند، به عنوان افراد منحرف كه ريگي به كفش دارند، قضاوت و داوري مي‌كنند، علاوه برآن، از ابتكار و نوآوري هم نفرت دارند، آنها فتواي جديد را به معني "فقه جديد" و در نهايت به معني "دين جديد" مي‌دانند و با شنيدن فتواي جديد بلافاصله، موضع نفي وردّ از آنها بروز مي‌كند و مي‌گويند: آيا فلاني سوادش كمتر بوده كه اينطور فتوي داد؟ اگر اين فتوي درست است پس چرا علماي سابق جور ديگري مي‌گفتند. و چون در فقه آخوند نمونه‌هاي متعددي از آراء جديد وجود دارد، از قبيل اينكه "وقف موقت صحيح است"، قهراً عوام، از فقه آخوند استقبال نمي‌كنند. براي عوام قابل تحمّل نيست كه فقيه، ذكورت را در مرجع تقليد، شرط نداند!
3-عوام در زمينه شعائر ديني، گاه از شيوه‌ها و روش‌هايي استفاده مي‌كنند كه از يك طرف ريشه در تعاليم اهل بيت ندارد، و از سوي ديگر توأم با برخي انحرافات است. مقدسّين، فقيهي را مي‌پسندند كه اين گونه حركات آنها را تاييد كند، و يا حداقل نسبت به آن سكوت نمايد.

مثلا شبيه خواني (تعزيه) يكي از مراسم پر رونق در ايام محرم بوده است، آخوند هرچند اصل تعزيه را حرام نمي‌داند، ولي آن را آكنده از اين گناهان مي‌داند و مي‌گويد: "غنا خواندن، دهل و سرنا زدن، مرد لباس زن پوشيدن، زن لباس مرد پوشيدن، اشعار دروغ خواندن، اختلاط زن و مرد، در شبيه در آوردن تماماً حرام است
"
آخوند با قمه زني هم موافق نبود و آن را به صراحت "حرام" مي‌دانست.

روشن است كه آخوند با اينگونه فتاوي آن هم در فضاي فرهنگي و مذهبي يك قرن قبل، تا چه حد مقدسّين را از خود دور مي‌كرد. آخوند حاضر نبود براي خوشايند آنان، از ابراز و اظهار نظرات خود در تخطئه اين روش‌ها صرف نظر كند
.
4- در بين عوام، آداب و رسومي وجود دارد، و در مواردي آنها را به عنوان "سنّت ديني" مي‌دانند، آخوند درباره اين سنن حساسيت دارد، و مانند احكام الزامي، به دنبال ريشه‌ها و دليل‌هاي آن مي‌گردد، و چون در بسياري از موارد، مستندي بر آن پيدا نمي‌كند، به مناقشه مي‌پردازد. مثلا گفته شده كه چراغ روشن كردن در كنار ميت، مستحب است، ولي آخوند در حاشيه جامع عباسي مي‌گويد:"در استحباب روشن كردن چراغ نزد او اشكال است"، هم چنين گفته شده كه شكستن استخوان عقيقه مكروه است، ولي آخوند اين جمله را از متن تبصره حذف كرده و در تكملة التبصره نياورده است.

5-
وسعت نظر آخوند در برخورد با كفار نيز كه در لابلاي فتاوايش ديده مي‌شود، از نظر عوام جاهل، يك گناه نابخشودني است، آخوند ازدواج با زنان غير مسلمان را جايز مي‌داند، وقف كردن بر آنها و احسان به آنها را جايز مي‌داند، از نظر آخوند كمك كردن به كليساي مسيحيان با انگيزه‌هاي مثبت مانند "تأليف قلوب كفار"، نه تنها پسنديده است، بلكه به عنوان وقف مي‌تواند عبادت تلقي شود.
6- آخوند در مسائل اعتقادي هم نظراتي دارد كه عكس العمل منفي عوام را برمي انگيزد، يكي از اين نظرات، در باره نوشتن اسماء ائمه بر كفن ميت است. علامه در تبصره فرموده است: "و يستحب ان يكتب اسماء الائمه" ولي آخوند با اين تعبير موافق نبوده، و براي ثبت اسماء حضرات ائمه جنبه "تبرّك" قائل شده است بدون آنكه به استحباب آن فتوي دهد: "و يستحب ان يكتب علي اللفافه... اسمه و انه يشهد شهادتين، و يضاف اسماء الائمه تبركاً"؛ عوام كه از اهميت استنباط براساس متون و ادّله، و دقت و ظرافت آن بي‌خبرند،
اين گونه مناقشات را نشانه سست بودن اعتقادات مي‌شمارند، و متقابلاً فتوي دادن بدون دليل راعلامتِ قدس و تقوي مي‌شمارند!
البته هر يك از آراء آخوند و از آن جمله نظراتي كه در اينجا بدان اشاره شده است، مي‌تواند از سوي محققان و صاحب نظران مورد نقد و بررسي قرار گيرد، ولي آنان كه قدرت نقد محتوايي اين گونه آراء را ندارند و از تجزيه و تحليل مباني آن عاجزند، صرفاً به اعتراض و هياهو رو مي‌آورند و شخصيت علمي و اجتماعي مجتهد را هدف قرار مي‌دهند و او را به بي‌ديني يا بي‌سوادي رَمي مي‌كنند. آخوند از گزند اتهامات اين جماعت در امان نبوده است.
آخوندخراساني با اين شيوه و سبك، فتوا دادن بر طبق ذائقه عوام را تخطئه مي‌كند و مسامحه در بيان احكام شرع را نمي‌پذيرد و "هزينه" بيان حقيقت را مي‌پردازد، و چقدر حوزه امروز، به فقيهاني با عمق نظر و حريت آخوند خراساني محتاج است.

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



تاريخ : یک شنبه 7 خرداد 1391برچسب:نوانديشي آخوند خراساني, | 15:25 | نویسنده : دکتر عابد نقیبی |
value=